بدان معناست که در طراحي کدينگ حساب ها، به ازاي هر موجوديت (شخص، مرکز هزينه، حساب بانکي و...) فقط يک حساب تفصيل تعريف خواهد شد.
اين روش به حسابدار و ساير استفاده کننده گان اين کمک را مي کند که از تکرار اطلاعات جلوگيري کنند و کنترل حساب ها بسيار ساده تر باشد. به عنوان مثال شما يک مشتري داريد به نام پالايشگاه نفت تهران که پيش مي آيد از ايشان کالايي خريداري کنيد، در نتيجه نياز هست ايشان به عنوان تامين کننده هم معرفي شود، در اين شرايط ديگر نيازي نيست يک کد حساب تفصيل جديد براي اين شرکت تعريف شود، فقط کافيست که نقش تامين کننده را هم به اين شرکت بدهيد. و در هنگام گرفتن گردش حساب از اين شرکت مي توانيد تمامي گردش هاي اين شرکت (به عنوان مشتري يا تامين کننده) را يکجا و يا به تفکيک (خريد و فروش) ببينيد. و يا در مثالي ديگر علي احمدي به عنوان کارمند شماست و با حساب هايي مانند حقوق پرداختني گردش دارد. حال کالايي به اين کارمند مي فروشيد، در اين صورت به ايشان نقش مشتري را هم مي دهيد (بدون اينکه تفصيل جديد براي ايشان تعريف شود) و فروش کالا به ايشان صورت مي گيرد و آقاي علي احمدي علاوه بر معين حقوق پرداختني با معين حساب هاي دريافتني هم گردش مي کند و زمانيکه مي خواهيم مانده حساب ايشان را ببينيم مرور تفصيل مي کنيم و علي احمدي را انتخاب مي کنيم و بعد مرور معين مي کنيم و مانده معين هاي حقوق پرداختني و حسابهاي دريافتني ايشان را مي بينيم.
بدان معناست که در طراحي کدينگ حساب ها، به ازاي هر موجوديت (شخص، مرکز هزينه، حساب بانکي و...) فقط يک حساب تفصيل تعريف خواهد شد.
اين روش به حسابدار و ساير استفاده کننده گان اين کمک را مي کند که از تکرار اطلاعات جلوگيري کنند و کنترل حساب ها بسيار ساده تر باشد. به عنوان مثال شما يک مشتري داريد به نام پالايشگاه نفت تهران که پيش مي آيد از ايشان کالايي خريداري کنيد، در نتيجه نياز هست ايشان به عنوان تامين کننده هم معرفي شود، در اين شرايط ديگر نيازي نيست يک کد حساب تفصيل جديد براي اين شرکت تعريف شود، فقط کافيست که نقش تامين کننده را هم به اين شرکت بدهيد. و در هنگام گرفتن گردش حساب از اين شرکت مي توانيد تمامي گردش هاي اين شرکت (به عنوان مشتري يا تامين کننده) را يکجا و يا به تفکيک (خريد و فروش) ببينيد. و يا در مثالي ديگر علي احمدي به عنوان کارمند شماست و با حساب هايي مانند حقوق پرداختني گردش دارد. حال کالايي به اين کارمند مي فروشيد، در اين صورت به ايشان نقش مشتري را هم مي دهيد (بدون اينکه تفصيل جديد براي ايشان تعريف شود) و فروش کالا به ايشان صورت مي گيرد و آقاي علي احمدي علاوه بر معين حقوق پرداختني با معين حساب هاي دريافتني هم گردش مي کند و زمانيکه مي خواهيم مانده حساب ايشان را ببينيم مرور تفصيل مي کنيم و علي احمدي را انتخاب مي کنيم و بعد مرور معين مي کنيم و مانده معين هاي حقوق پرداختني و حسابهاي دريافتني ايشان را مي بينيم.